هیئت محبین العسکریه قوچان

بایگانی
آخرین مطالب

۳۶ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

این دعا اجابت دعوت خدا و رسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است.

 روایات مختلفی به بیان آثار، فوائد و ویژگی هایی که بر دعا کردن برای تعجیل فرج مترتب است، پرداخته است که به پاره ای از آنها اشاره می کنیم.

1- فرمایش حضرت ولی عصر (علیه السّلام) : بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که فرج شما در آن است.

2- این دعا سبب زیاد شدن نعمت می شود.

3- اظهار محبت قلبی است.

4- نشانه ی انتظار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۱
خادم العسکریه(ع)
روایات 

مجموعه این روایات را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: 

۱٫ دسته اول روایتی که احتمالاً بر کشته شدن همه کافران و مشرکان به دست امام(عج) دلالت میکند: 
شیخ صدوق به سند خود از ابیبصیر از امام صادق در تفسیر آیه هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون (صف: ۹) 
او کسی است که رسول خود را با هدایت و دین حق فرستاد تا او را بر همه ادیان غالب سازد، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند. نقل می کند: 
فاذا خرج القائم (عج) لم یبق کافر بالله العظیم و لامشرک بالامام الاکره خروجه حتی ان لو کان کافر او مشرک فی بطن صخره لقالت: یا مؤمن فی بطنی کافر فاکسرنی واقتله.۲۶ 

چون قائم (عج) قیام کرد، منکر خداوند و مشرک به امامی نمیماند، مگر اینکه از خروج او ناخشنود است. تا آنجا که اگر کافر یا مشرکی در دل صخره ای پنهان شده باشد، به صدا درآمده میگوید: ای مؤمن در دل من کافری است؛ مرا بشکن و او را بکش. 

این احتمال وجود دارد که مفاد این روایت عمومیت قتل نسبت به تمامی کفار و مشرکین باشد؛ چرا که نکره در سیاق نفی افاده عموم میکند (لم یبق کافر و لامشرک؛ هیچ کافر و مشرکی نمی ماند…) توجه به جمله ((اذا خرج القائم؛ چون قائم قیام کند)) این احتمال که قتل تمامی مشرکان و کفار مخصوص مکان یا زمان یا جنگ خاصی باشد را تضعیف میکند. به عبارت دیگر، براساس ظاهر روایت، وقتی امام قیام خود را آغاز کرد و خبر آن به گوش کفار و مشرکان رسید، همه آنها از این حادثه ناخرسند خواهند شد و همه آنها به دست امام کشته خواهند شد. 
اگر ما روایت بالا را به شکلی که گذشت معنی کنیم، بر قتل تمامی کفار و مشرکین دلالت دارد؛ ولی به نظر میرسد چنین معنایی از روایت فوق قابل استظهار نباشد؛ چرا که غایت بودن جمله ((حتی لوکان کافر او مشرک فی بطن صخره…)) از جمله قبل، وجه معقولی ندارد؛ یعنی این که بگوییم ((همه کفار و مشرکان از ظهور امام(عج) ناخشنود هستند تا اینکه اگر کافر یا مشرکی در جایی پنهان شود، آنجا میگوید کافر یا مشرکی زیر من پنهان شده)) معنای محصلی ندارد؛ چرا که پنهان شدن کفار و مشرکان و خبر دادن موجودات از آنها نمیتواند غایت ناخشنودی آنان باشد. 

بلکه ظاهراً حتی غایت از چیزی است که از سیاق جمله فهمیده میشود؛ یعنی همه کفار و مشرکان از ظهور امام ناخشنود میشوند، میان کفار و مشرکین و امام جنگ و درگیری رخ میدهد و آنها با یکدیگر می جنگند تا آن جا که اگر در دل سنگ هم پنهان شوند…)). 

و طبیعتاً آنانی که با سپاه امام به رویارویی برمیخیزند، همه اهل کتاب نیستند؛ بلکه بخشی از آنها هستند. بنابراین این روایت بر قتل همه اهل کتاب دلالت ندارد. 

۲٫ دسته دوم روایاتی هستند که بر قتل اهل کتاب در زمان یا جنگ خاصی دلالت می کنند؛ از جمله: 

الف: امام علی (ع): … ثم یموت عیسی و یبقی المنتظر المهدی من آل محمد (ص) فیسیر فی الدنیا و سیفه علی عاتقه و یقتل الیهود والنصاری و اهل البدع ۲۷ 

… سپس عیسی رحلت میکند و مهدی منتظر آل محمد (ص) باقی میماند. او در حالی که شمشیر بر دوش دارد، زمین را درمینوردد و یهود، نصارا و بدعت گزاران را میکشد. 

این روایت بر قتل آن گروه از اهل کتاب دلالت میکند که پس از مرگ عیسی بر دین خود باقی مانده اند؛ ولی اینکه این عده از اهل کتاب چند درصد از مجموع اهل کتاب پیش از ظهورند، همه، اکثریت یا اقلیت، معلوم نیست. چه بسا با توجه به قراین و شواهدی که در جای خود ذکر شده است،۲۸ بیشتر اهل کتاب اسلام آورده و تنها گروه اندکی باقی مانده و کشته شوند. بنابراین از این روایت نمی توان کمیت اهل کتابی را که به دست حضرت کشته میشوند به دست آورد. 

ب: امام علی (ع): … و یخرج عیسی فیلتقی الدجّال فیطعنه فیذوب کما یذوب الرصاص ولاتقبل الارض منهم احدا لایزال الحجر والشجر یقول: یا مومن تحتی کافر اقتله.۲۹ 
… و عیسی خروج میکند و با دجال روبه رو میشود. پس نیزهای به او میزند و او مانند سرب ذوب میشود. زمین هیچ یک از آنها را در خود نمی پذیرد. پیوسته سنگها و درختان می گویند: ای مؤمن کافری در زیر من پنهان شده است او را بکش.

ج: امام باقر: … ثم ان الله تعالی یمنح القائم و اصحابه اکتافهم فیقتلونهم حتی یفنوهم حتی ان الرجل یختفی فی الشجره والحجره فتقول الشجره والحجره: یا مؤمن هذا رجل کافر فاقتله فیقتله.۳۰ 
… سپس خداوند قائم (عج) و یارانش را بر آنها مسلط میکند تا اینکه آنها را کشته و از بین میبرند. تا آن جا که اگر شخصی پشت درخت یا سنگی پنهان شود، درخت و سنگ میگویند: ای مومن، این مردی است کافر؛ او را بکش. پس او را میکشد. 

روایت ((ب)) مخصوص جنگ با سپاه دجال است. بنابراین دلالت بر کشته شدن کفار سپاه دجال میکند؛ نه مطلق کفار. روایت ((ج)) نیز به قرینه صدر روایت، بر قتل کفار در جنگ با سفیانی دلالت میکند: 

اذا بلغ السفیانی ان القائم قد توجه من ناحیه الکوفه یتجرد بخیله حتی یلقی القائم(عج)؛ … چون به سفیانی خبر میرسد که قائم (عج) از سمت کوفه به سوی او حرکت کرده، با سواران خود به سوی او حرکت میکند تا اینکه با قائم (عج) روبه رو میشود…)). 
بنابراین نهایت مدلول این دو روایت و امثال آن، قتال تمامی کفاری است که در سپاه دجال و سفیانی حضور دارند؛ ولی این مطلب را که این تعداد از کفار چند درصد از همه کفار هستند، از این روایات نمی توان به دست آورد. 

۳٫ دسته سوم، روایاتی که نه بر شمول قتل دلالت دارند و نه قتل در زمان یا جنگ خاصی که ما بعضی از آنها را در این جا می آوریم: 

الف: امام باقر (ع): ولاتبقی ارض الا نودی فیها بشهاده ان لااله الاالله وحده لا شریک له و ان محمدا رسول الله و هو قوله: له اسلم من فی السموات و الارض طوعا و کرها و الیه ترجعون و لا یقبل صاحب هذالامر الجزیه کما قبلها رسول الله (ص) و هو قول الله و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین کله لله.۳۱ 

جایی نمیماند مگر این که در آن به یگانگی خداوند و رسالت پیامبر (ص) شهادت داده میشود و این همان سخن خداوند است که میفرماید: ((تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیم اند و همه به سوی او بازگردانده میشوند.)) و صاحب این امر، آنچنان که رسول خدا (ص) جزیه می گرفت، جزیه قبول نمیکند و این همان سخن خداوند است که میفرماید: و با آنها پیکار کنید تا فتنه (شرک و سلب آزادی) برچیده شود و دین (پرستش) همه مخصوص خدا باشد. 

با توجه به اینکه در ذیل روایت به آیه شریفه ((و قاتلوهم)) … استناد شده است، بنابراین امام با اهل کتاب به جهاد خواهند پرداخت و طبیعی است که در این جهاد، گروهی از اهل کتاب کشته خواهند شد؛ ولی این که چه قدر از اهل کتاب به دست سپاه امام به قتل خواهند رسید، مسئلهای است که روایت نسبت به آن ساکت است. 

ب: امام کاظم در تفسیر آیه و له اسلم من فی السموات والارض طوعا و کرها؛ (آل عمران: ۸۳) ((و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر فرمان او تسلیم اند)). 

فرمود: انزلت فی القائم اذا خرج بالیهود والنصاری والصابئین والزنادقه و اهل الرده والکفار فی شرق الارض و غربها فعرض علیهم الاسلام فمن اسلم طوعاً امره بالصلاه والزکاه و ما یؤمر به المسلم و یجب لله علیه و من لم یسلم ضرب عنقه حتی لایبقی فی المشارق والمغارب احد الا وحد الله قلت له: جعلت فداک ان الخلق اکثر من ذلک. فقال: ان الله اذا اراد امرا قلل الکثیر و کثر القلیل.۳۲ 

این آیه درباره قائم (عج) نازل شده است. او چون بر یهود، نصاری، صابئان، ملحدان، مرتدان و کفار شرق و غرب زمین خروج کرد، اسلام را بر آنها عرضه میکند. پس کسی که از سر اختیار اسلام آورد، او را به نماز و زکات و واجبات الهی و آنچه که بر عهده مسلمان است دستور میدهد و کسی که اسلام نیاورد را گردن میزند. تا این که در شرق و غرب کسی نمیماند، مگر اینکه به یگانگی خداوند معتقد باشد. راوی گوید: عرض کردم: فدایت شوم مردمان بیش از این هستند که بتوان آنها را کشت. حضرت فرمود: چون خداوند اراده فرماید زیاد را کم و کم را زیاد میکند. 

گرچه در این روایت، قتل غیر مسلمانان مشروط به اسلام نیاوردن آنها شده و جمله شرطیه به خودی خود هیچ دلالتی بر تحقق شرط ندارد؛ لذا تحقق مشروط نیز قطعی نیست؛ ولی با توجه به علم امام (عج) به آینده، طبیعتاً اگر این شرط برآورده نمی شد و کسی نیز کشته نمی شد ـ یعنی همه مسلمان میشدند ـ امام جمله را به این شکل بیان نمی کرد؛ بلکه می فرمود همه مسلمان میشوند. 

بنابراین بیان مطلب به شکل قضیه شرطیه خالی از اشاره به وجود برخی از افرادی که اسلام را اختیار نکرده و کشته میشوند نیست. مؤید این مطلب فهم راوی حدیث است که او نیز از قضیه شرطیه تحقق شرط ـ عدم اسلام ـ و در نتیجه، تحقق مشروط قتل ـ را فهمیده است؛ لذا می پرسد که مردم بسیارند و قتل آنها ممکن نیست و حضرت نیز فهم او را رد نکرده و با این پاسخ که برای خداوند کم و زیاد تفاوتی ندارد فهم او را تأیید میکند. 

بنابراین دلالت روایت بر قتل برخی از اهل کتاب مسلم است، ولی کمیت اهل کتابی که کشته میشوند مسئلهای است که در این روایت به آن هیچ اشاره ای نشده است. چه بسا با توجه به قراین و شواهد گذشته، بیشتر اهل کتاب اسلام آورده و گروه اندکی کشته می شوند. 

پرسش: مدلول ذیل روایت بالا این است که بسیاری از اهل کتاب به دست حضرت کشته می شوند؛ زیرا راوی از سخن حضرت این گونه فهمیده که گروه زیادی به دست امام مهدی (عج) کشته خواهند شد و حضرت نیز این فهم را رد نمیکند و پاسخ میدهد خداوند اگر بخواهد کم را زیاد و زیاد را کم میکند که این پاسخ به گونهای پذیرفتن فهم راوی نیز هست. بنابراین از این روایت فهمیده میشود که امام مهدی(عج) در رویارویی با اهل کتاب، از حربه قتل و کشتار به گستردگی استفاده میکند و تعداد بسیاری از آنان را به قتل می رسانند. 

پاسخ 

یکم: در این روایت، از شش گروه نام برده شده است: یهود، نصاری، صابئین، ملحدین، مرتدین و کفار و مدلول روایت قتل بسیاری از مجموعه این شش گروه است؛ نه کشته شدن بسیاری از یهود و نصارا. بنابراین اگر ما از شواهد و قراین دریافتیم که شیوه امام(عج) در رویارویی با اهل کتاب برپایه گذشت و مداراست، در نتیجه، سهم اهل کتاب از این کشتار گسترده بسیار اندک خواهد بود. 

دوم: ((قتل کثیر)) غیر از ((قتل اکثر)) است؛ ممکن است امام(عج) از یک مجموعه صد میلیون نفری ۵۰ هزار معاند را به قتل برساند؛ ولی این گروه، بیش تر مجموعه صدمیلیونی نیستند. گرچه اگر بدون مقایسه در نظر گرفته شوند، گروه زیادی هستند. 

بنابراین ما این واقعیت را می پذیریم که ممکن است از اهل کتاب نیز گروه زیادی کشته شوند، ولی با توجه به قراینی که پیشتر برشمردیم، این گروه زیاد در مقایسه با جمعیت مجموعه اهل کتاب، درصد بسیار اندکی خواهند بود و قتل این تعداد از اهل کتاب به دلیل عناد و خصومتی که با حکومت جهانی امام(عج) دارند، بسیار طبیعی خواهد بود. 

جمع بندی: 

از مجموع روایاتی که متعرض مسئله قتل اهل کتاب شده است، در روایات دسته دوم و سوم، گرچه به مسئله قتل اشاره شده است، لیکن از میزان استفاده امام مهدی (عج) از این اهرم ذکری به میان نیامده است. 

بنابراین با توجه به قراینی که سابقاً برشمردیم ـ قراین اسلام اکثریت۳۳ و برخورد مسالمت آمیز امام با اهل کتاب ـ میتوان این احتمال را تقویت کرد که اهل کتابی که به دست امام (عج) کشته میشوند، در مقایسه با مجموعه جمعیت اهل کتاب بسیار اندک خواهند بود. 

در معنای روایت دسته اول، دو احتمال وجود داشت که براساس احتمال اصح، معنای روایت، عمومیت قتل کفار و مشرکین نبود؛ لیکن اگر ما مفاد این روایت را عمومیت قتل کفار و مشرکان بدانیم، این معنی به چند دلیل قابل اخذ نیست: 

۱ـ روایات دسته دوم و سوم که براساس آنها، قتل کفار و مشرکین پس از اتمام حجت و عرضه اسلام خواهد بود. 
۲ـ این اصل مسلم و قطعی عقلی و اسلامی که کشتن شخصی پیش از اتمام حجت و آشکار شدن حقیقت ممنوع است. بنابراین اگر در این روایت، سخن از قتل تمامی کفار به میان آمده است، منظور کفاری است که پس از اتمام حجت و آشکار شدن حقیقت، باز بر عقیده باطل خود اصرار بورزند. 

علاوه بر این که ظهور عبارت ((اذا قام القائم))۳۴ بر شروع قتل از همان آغاز ظهور نیز محل تأمل است؛ چرا که این واژه میتواند به این معنی باشد که این اتفاقات ـ ناخشنودی کفار از ظهور و قتل آنها ـ پس از قیام رخ خواهد داد؛ اما بلافاصله یا با تأخیر بودن این اتفاقات، مطلب دیگری است که از این واژه نمی توان استفاده کرد. 

آن چه گذشت، برخوردهای اولیه سپاه امام مهدی(عج) با اهل کتاب بود. تحقیق درباره سرنوشت اقلیت باقیمانده اهل کتاب را که نه اسلام آورده و نه در جریان فتح دنیا کشته میشوند در جای خود باید دنبال کرد. 

منبع:ماهنامه انتظار موعود – شماره ۱۳

پانویس

۲۶ . علی کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۱۴۵٫
۲۷ . همان، ج ۳، ص ۱۲۱٫
۲۸ . ر.ک: فصلنامه انتظار شماره ۱۱ و ۱۲ مقاله: اهل کتاب در دولت مهدی(عج).
۲۹ . همان، ج ۳، ص ۱۲۲٫
۳۰ . همان، ج ۳، ص ۳۱۶٫
۳۱ . همان.
۳۲ . علی کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ص ۶۰٫
۳۳ . فصلنامه انتظار شماره ۱۱ و ۱۲ مقاله اهل کتاب در دولت مهدی (عج).
۳۴ ـ ص ۳۰٫

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۵
خادم العسکریه(ع)
نشانه‌های ظهور، از جذاب‌ترین و پرطرفدارترین و در عین حال از آسیب پذیرترین بخش‌های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده‌ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می‌شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه برای ورود خرافات، طمع شیادان و مدعیان دروغین را برای جعل و تحریف روایات، دو چندان می‌کند. از این‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی مطالب مستند از غیرمستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه‌های سوءاستفاده از این موضوع از میان برداشته شود. 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۴
خادم العسکریه(ع)

اگر پیرامون نقش یهودیان در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت مهدى (علیه السلام)، جز آیه هاى نخستین سوره بنى اسرائیل چیزى در اختیار ما نبود، همان کافى بود، زیرا این آیات در عین خلاصه بودن ، وحى الهى بوده و به گونه اى رسا و گویا، شمه اى از تاریخ و سرگذشت آنها را بیان کرده و به نحو معجزه آسا و با دقت ، آینده آنها را روشن مى سازد. علاوه بر این آیه ها و آیات دیگر، تعدادى روایات وجود دارد که پاره اى از آنها مربوط به تفسیر آیات ، و برخى دیگر پیرامون وضع یهودیان در عصر ظهور و انقلاب حضرت مهدى (علیه السلام) مى باشد، که پس از تفسیر آیات به بیان آنها مى پردازیم .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۲
خادم العسکریه(ع)
امام عصر ٬ بعد از صحیه و ندای آسمانی در شب جمعه ٬ شب قدر و ۲۳ ماه مبارک رمضان ٬ “ظهور” میفرمایند. و بعد از حدود “سه ماه و نیم” و در روز شنبه ٬ عاشورای (دهم) ماه محرم ٬ در مکه مکرمه و از کنار کعبه ٬ مابین رکن و مقام (رکن یمانی و مقام اسماعیل) ٬ “قیام” ٬ میفرمایند و پرچم و رایۀ خویش را برای آغاز حکومت جهانی ٬ علنی میفرمایند. بنابراین ٬ بین ظهور و قیام امام عصر ٬ فاصله زمانی در حدود سه ماه و نیم ٬ وجود دارد. در “قیام” حضرت از کنار خانه خدا و کعبه ۳۱۳ ٬ نفر از یاران ایشان ٬ در کنار وی خواهند بود. اما بعد از قیام و اعلام آغاز “خروج” برای اقامه حکومت جهانی اسلامی ٬ ایشان منتظر می مانند که تعداد یاران و حلقه دوم اصحاب ٬ به ۱۰ هزار نفر برسد و آنگاه “خروج” خویش را از مکه برای فتح جهان ٬ آغاز میفرمایند. بنابراین ٬ “ظهور” در جمعه ماه رمضان با صیحه آسمانی اتفاق می افتد ٬ “قیام” در شنبه ماه محرم و روز عاشورا در کنار کعبه به همراه ۳۱۳ نفر از اصحاب خاص ٬ شروع می شود و “خروج” حرکت امام از مکه به سمت مدینه و کوفه بعد از جمع شدن ۱۰ هزار نفر از یاران ٬ اتفاق می افتد.
 
معرفی نشانه های حتمی ظهور
و اما در این میان، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه‌ را می‌توان هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل دریافت.صدوق درکتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیه‌السلام در حدیث معتبر [۱] نقل کرده است:
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَهُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیهِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء. [۲]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
و نیز  مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر [۳] ، از امام صادق نقل کرده است:
خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَهُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّه وَ الیَمانِیُّ ِ. [۴]
پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین (بیداء)، شهادت نفس زکیه و یمانی.
 
این دو حدیث معتبر و حدیث های مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیه‌السلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد. طبق روایت، ندای آسمانی، برای اثبات اینکه امام مهدی، از طرف خداوند متعال، برگزیده و فرستاده شده است و خروج سفیانی به عنوان دشمن اصلی امام، به جنگ میان حق و باطل، اشاره دارد. خروج یمانی، به ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق و نصرت در ظهور امام مهدی، اشاره دارد و شهادت نفس زکیه، به طغیان حکومت و نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور حجاز (عربستان)، اشاره می کند. و خسف بیداء و فرورفتن لشکر سفیانی در زمین در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نشانگر صحت پیشگویی و صدق خبر پیامبر و بیانگر این است که حکومت جهانی امام مهدی، ادامه حکومت رسول الله و اتمام رسالت پیامبر اسلام، می باشد. [۵]
 
ندای آسمانی، آغاز ظهور امام عصر
میان نشانه های حتمی ظهور، «ندا یا صیحه آسمانی» جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا ده ها حدیث درباره آن به ما رسیده است. آیاتی از قرآن کریم  به ویژه آیه چهارم سوره شعراء  طبق روایت های تفسیری ٬ بر آن دلالت دارند. این نشانه ٬ در توقیع آخر امام عصر برای نایب چهارم ٬ علی بن محمد سمری ٬ مطرح شده و ظهور حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف منوط به خروج سفیانی و صیحه آسمانی ٬ معرفی شده است. علاوه بر این ٬ ندای آسمانی از نشانه های حتمی قیام حضرت مهدی عجل لله تعالی فرجه الشریف به شمار می آید. با این ندا ٬ نام و نسب و برحق بودن حضرت مهدی و پیروانش برای جهانیان اعلان می شود و مردم از زمان ظهور آگاه می شوند. ندای آسمانی ٬ برای مؤمنان رحمت و برای کافران نشانه عذاب است. و از آن پس نام حضرت مهدی(عج) بر سر زبان ها می افتد. قیام امام مهدی ٬ انقلابی جهانی ٬ است و شناسایی او نیز باید جهانی باشد تا حجت بر همگان تمام شود و نگویند راه و مسیر حق را نشناختیم و ندای آسمانی با اعلام نام و نسب حضرت مهدی (عجل لله تعالی فرجه الشریف) و بیان حقانیت او برای جهانیان ٬ بشارت به آمدن او را می دهد و با این معیار که مدعیان دروغین از آوردن آن عاجزند ٬ آن حضرت به همگان معرفی می شود. عبدلله بن ابی یعفور از امام جعفر صادق (علیه السلام) می پرسد: مراد از « صوت » چیست؟ آیا مراد ٬ همان ندا دهنده است؟ امام فرمود:
نعم و به یعرف صاحب هذا الامر. [۶]
بله و به وسیله آن ٬ صاحب این امر شناخته می شود.
امام عصر ٬ بعد از ندای آسمانی در ماه رمضان ٬ ظهور ٬ می نمایند. در روایتی از امام رضا ٬ چنین نقل شده است:
ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا.
قائم در شب ۲۳ ماه رمضان به نامش ٬ ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.
همچنین در کتاب التشریف بالمنن سید ابن طاووس به نقل از منابع اهل سنت ٬ مضمون حدیث فوق ٬ تاکید شده است:
إِذَا نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَنَّ الْحَقَّ فِی آلِ مُحَمَّدٍ، فَعِنْدَ ذَلِکَ یَظْهَرُ الْمَهْدِی … . ‏[۷]
هنگامیکه ندادهنده (جبرئیل) از آسمان، ندا سر داد که حق با محمد و آل محمد است، در این هنگام، حضرت مهدی ظهور میفرمایند … .
در روایتی از ابوبصیر از امام جعفر صادق علیه السلام نیز نقل شده است:
و یخرج القائم مما یسمع و هی صیحه جبرئیل علیه السلام. [۸]
وقتی ندای آسمانی را شنیده میشود ٬ قائم ظهور میفرمایند و آن ٬ صدای جبرئیل امین است.
 
تمام جهانیان ٬ ندای آسمانی را میشنوند
تمام اهل زمین، ندای آسمانی را می‌شنوند. این مطلب در احادیث اهل‌بیت علیه السلام با تعبیر‌های شنیدن اهل مشرق و مغرب، شنیدن تمام اهل زمین، شنیدن تمامی جانداران، عام بودن ندای آسمانی، مطرح شده است.
 ویژگی دیگر ندا برای مخاطبان، شنیدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است؛ سه حدیث که از جهت سند، معتبر هستند با عبارت‌های: «یسمعه کل قوم بألسنتهم»؛ «حتی یسمعه کل قوم بلسانهم»؛ «عام یسمع کل قوم بلسانهم» به بیان این مطلب می‌پردازند. [۹]
 ویژگی دیگر ندای آسمانی، یکنواختی آن برای شنوندگان است و دوری یا نزدیکی، معنا ندارد. روایت معتبری از امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به این مطلب اشاره دارد: 
قد نودوا نداء یسمع من بُعد کما یسمع من قرب. [۱۰]
به تحقیق ندایی داده می‌شوند که از دور شنیده می‌شود؛ همان‌طور که از نزدیک شنیده می‌شود.
 
ندای آسمانی، اتمام حجت همگانی
بعد از اینکه ذکر شد که ندای آسمانی ٬ همگانی است و هر کس با زبان خود ٬ این ندا را می شنود و حضرت مهدی را به وسیله آن با نام و نسب می شناسد. دیگر ٬ جایی برای عذر و بهانه باقی نمی ماند که اگر ما واقعا می دانستیم او حجت خداوند است ٬ از او پیروی می کردیم. مفضل بن عمر از امام جعفر صادق روایت می کند که فرمود:
… و ینادی باسمه و کنیته و نسبه و یکثر ذلک علی افواه المحقین و المبطلین و الموافقین و المخالفین لتلزمهم الحجه بمعرفتهم به… . [۱۱]
به اسم و کنیه و نسب حضرت ندا داده می شود و این مطلب ٬ دهان به دهان بین اهل حق و باطل و موافقان و مخالفان می چرخد تا حجت را بر آنان در شناختن او تمام کند.
 
شادی مومنین از ندای آسمانی
پیروان حق و حقیقت با شنیدن ندای آسمانی ٬ نشاط و شادابی خاصی پیدا می کنند و آگاه می شوند که مولایشان بعد از قرن ها انتظار می آید و در پرتو آن ٬ حق و عدالت ٬ همه جا را نورانی خواهد کرد؛ به همین دلیل ٬ روح تازه ای با شنیدن آن در وجودشان دمیده می شود. حسن بن محبوب از امام رضا روایت می کند که فرمود:
…کَمْ مِنْ حَرَّى مُؤْمِنَهٍ وَ کَمْ مِنْ مُؤْمِنٍ مُتَأَسِّفٍ حَرَّانَ حَزِینٍ عِنْدَ فِقْدَانِ الْمَاءِ الْمَعِینِ کَأَنِّی بِهِمْ آیِسٌ مَا کَانُوا قَدْ نُودُوا نِدَاءً یَسْمَعُ مَنْ بَعُدَ کَمَا یَسْمَعُ مَنْ قَرُبَ یَکُونُ رَحْمَهً عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ عَذَاباً عَلَى الْکَافِرِینَ. [۱۲]
 …هنگام فقدان ماء معین، بسیاری از مردان و زنان مؤمن، دلسوخته و متاسف و  اندوهناک‌اند؛ گویا آنان را در ناامیدترین حالاتشان می‌بینم که ندا را می‌شنوند؛ ندایی که از دور، مانند شنیده شدن از نزدیک شنیده می‌شود و آن رحمتی برای مؤمنان و عذابی برای کافران است.
 
زمان ندای آسمانی
یکی از مباحث مهم و قابل طرح درباره ندای آسمانی، زمان آن است. این مطلب از چند حیث قابل بررسی است:
زمان آن در احادیثی، ماه مبارک رمضان معرفی شده است. این احادیث با عبارت‌های «صیحه فی شهر رمضان»، «یکون الصوت فی شهر رمضان»، «شهرالله تعالی و فیه ینادی باسم صاحبکم و اسم ابیه» و… آمده است. [۱۳] میان این روایت‌ها، شش حدیث، زمان ندای آسمانی را شب بیست و سوم ماه رمضان، معرفی می‌کنند و از میان آن‌ها، سه حدیث، بر شب جمعه بودن ندای آسمانی دلالت دارد.نکته‌ای که قابل بررسی است، شب یا روز بودن زمان ندا است؛ زیرا کنار روایاتی که زمان ندا را ماه رمضان و در شب معرفی می‌کرد، روایاتی زمان ندا را اول روز، معرفی می‌کنند. این احادیث با عبارت‌های «ینادی مناد من السماء فی اول النهار» [۱۴] و… بر این مطلب دلالت دارد. برای جمع این دو دسته از احادیث، فرض هایی قابل طرح است. از جمله:
احتمال اینکه، مراد از شب در «لیله ثلاث و عشرین» و «لیله جمعه» هنگام طلوع فجر باشد؛ زیرا هنگام طلوع فجر، قدر مشترک میان شب و روز به حساب می‌آید. در فضیلت نماز صبح، هنگام طلوع فجر، چندین روایت نقل شده است و دلیل این فضیلت را حضور ملائکه شب و ملائکه روز مطرح می‌کنند. بنابراین اگر ندای آسمانی، هنگام طلوع فجر اعلان شود، هم اطلاق «شب بیست و سوم» بر آن صحیح است و هم اطلاق«روز»؛ به ویژه این‌که، احادیث دلالت کننده بر واقع شدن ندای آسمانی در روز، همگی قید «اول النهار» را دارند و اول روز، هنگام طلوع فجراست.
فرض دیگر این است که، اختلاف زمان ندای آسمانی، به حساب مکان‌ها است؛ یعنی به دلیل اختلاف افقها. البته ندای آسمانی یکی است و یک‌بار اعلان می‌شود؛ ولی یک جا، اول شب بیست و سوم است و یک جا، آخر شب و جای دیگر، اول روز بیست و سوم؛ لذا اختلاف مطرح شده در احادیث، به این دلیل است.
 
اینک بعد از معرفی نشانه حتمی ندای آسمانی، ذکر چند نکته مهم، ضروری بنظر میرسد:
 
تطبیق نشانه های حتمی ظهور، قبل ازندای آسمانی، مردود است 
به طور کلی، در عصر غیبت، راه بر تطبیق یقینی نشانه های حتمی ظهور،بسته است، تا زمانی که ندای آسمانی در ماه رمضان، به عنوان نشانه معجزه آسا و غیر قابل جعل، شنیده شود و بعد از صیحه آسمانی در ماه مبارک رمضان و به پایان رسیدن عصر غیبت، آنگاه راه بر شناخت، تطبیق یقینی و تشخیص نشانه های حتمی ظهور از جمله یمانی و سفیانی، باز خواهد شد. از امام صـادق علیه السلام،چنین نقل شده است:
یشْمَلُ النَّاسَ مَوْتٌ وَ قَتْلٌ حَتَّى یلْجَأَ النَّاسُ عِنْدَ ذَلِکَ إِلَى الْحَرَمِ، فَینَادِی مُنَادٍ صَادِقٌ‌ مـِنْ‌ شـِدَّهِ الْقِتَالِ فِیمَ الْقَتْلُ وَ الْقِتَالُ؟ صَاحِبُکُمْ فـُلَانٌ. [۱۵]
مردم را مـرگ و کشـتارى فـرا گیرد تا آن‌جا که مردم در آن حـال بـه حرم پناه جویند. پس نداکننده‏اى‌ راستگو (ندای آسمانی جبرئیل)‌ از‌ شدّت کشتار ندا سر دهد که: کشت‌ و کشتار‌ براى‌ چیست؟ صـاحب شـما فلانى است
لَا یـکُونُ هـَذَا الْأَمْرُ الَّذِی تَمُدُّونَ أَعْینَکُمْ‌ إِلَیهِ‌ حـَتَّى‌ یـنَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: أَلَا إِنَّ فُلَاناً صَاحِبُ‌ الْأَمْرِ‌ فَعَلَامَ الْقِتَالُ. [۱۶]
این کارى که شما گـردن‌هایتان را بـه جانبش مى‏کشید، نخواهد شد تـا ایـن‌که‌ نـداکننده‌‏اى‌ از‌ آسمان آواز دهد: بـدانید که فـلانى صاحب امر است؛ پس‌ جـنگ بر سر چیست؟
 
طبق این روایت، هرچند، فراگیر شدن مرگ و کشتار پیش از ظهور، امری است عادی و غیرمعجزه‌گونه که قـابل مـشابه‌سازی است‌، اما‌ آن‌ مرگ و کشتاری کـه بـه دنبال خـود و به همراه آن، نـدایی آسـمانی معجزه‌آسا، بـاشد‌، دیگر قابلیت مشابه‌سازی، نخواهد بود.
 
حرمت تطبیق قطعی در نشانه های حتمی ظهور قبل از ندای آسمانی
بنابراین، تطبیق قطعی و یقینی نشانه های حتمی ظهور،قبل از آغاز نشانه‌های معجزه‌آسا حتمی همچون ندای آسمانی و خسف بیداء، حرام است.شاید به همین دلیل باشد که پیشوایان معصوم برای شناسایی امام مهدی تـنها بـر صـیحه و ندای آسمانی، که نشانه‌ایی اعجازآمیز و نمونه‌ای مـنحصربه‌فرد و غـیرقابل مـشابه‌سازی است، تأکید کرده‌اند. امام باقر در حدیثی فرموده‌اند:
… ما اشکل علیکم فلم یشکل علیکم عهد نبی‌الله و رایته و سلاحه و النفس الزکیه من ولد الحسین فان اشکل علیکم هذا فلا یشکل علیکم الصوت من السماء باسمه و امره … . [۱۷]
… اگر امر بر شما مشتبه شود، عهد پیامبر خدا، پرچم و سلاح او، و نفس زکیه که از فرزندان امام حسین است، بر شما مشتبه نمی‌شود [این امر برای شناخت امام مهدی برایتان کافی است] و اگر اینها نیز برایتان مشتبه شد، ندای آسمانی که به اسم و امرقائم و مهدی موعود ندا می‌دهد، برایتان مشتبه نخواهد شد … .
و نیز در کتاب الغیبۀ نعمانی نقل شده است:
… فَإِنْ أَشْکَلَ هَذَا کُلُّهُ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ مِنَ السَّمَاءِ لَا یُشْکِلُ عَلَیْهِمْ إِذَا نُودِیَ بِاسْمِهِ وَ اسْمِ أَبِیهِ وَ أُمِّهِ. [۱۸]
… اگر امر در تشخیص زمان ظهور امام عصر، بر شما خیلی دشوار شد، همانا ندای آسمانی بر شما، مشتبه نخواهد شد که به نام ایشان و نام پدرش و مادر وی، ندای سر داده خواهد شد.
 
بنابراین، هرچند در بین‌ تمام‌ نشانه‌های حتمی ظهور‌، دو نـشانه یمانی و سفیانی، معجزه‌گونه‌ نیستند‌، اما‌ به دلیل پیوند و ارتباط خاصی که با صیحه آسمانی دارند، مصادیق واقعی آنها در زمان خویش و با شروع وقوع ندای آسمانی، قابل شناسایی است. بنابراین، هر کسی و هر مصداقی قبل از ندای آسمانی، ادعای یمانی و یا سفیانی بودن داشته باشد، صحیح نیست و باید آن را مردود دانست و شخص مدعی را دروغگو و کذاب، معرفی کرد.
 
فرق ظهور، قیام و خروج امام عصر/ آیا امام عصر، دو ظهور خواهند داشت؟
در پایان ٬ ذکر این نکته نیز ضروری است که بین ظهور و قیام حضرت ٬ از نظر علمی ٬ تفاوت وجود دارد. البته در روایات بین این واژه ها (ظهور ٬ قیام و خروج) اختلاف چندانی ٬ نیست و اینها بسیار ٬ به جای هم ٬ استفاده شده اند. لکن ٬ با دقت بیشتر ٬ دراحادیث ٬ میشود به تفاوت این واژه ها ٬ پی برد.
امام عصر ٬ بعد از صحیه و ندای آسمانی در شب جمعه ٬ شب قدر و ۲۳ ماه مبارک رمضان ٬ “ظهور” میفرمایند. و بعد از حدود “سه ماه و نیم” و در روز شنبه ٬ عاشورای (دهم) ماه محرم ٬ در مکه مکرمه و از کنار کعبه ٬ مابین رکن و مقام (رکن یمانی و مقام اسماعیل) ٬ “قیام” ٬ میفرمایند و پرچم و رایۀ خویش را برای آغاز حکومت جهانی ٬ علنی میفرمایند. بنابراین ٬ بین ظهور و قیام امام عصر ٬ فاصله زمانی در حدود سه ماه و نیم ٬ وجود دارد. در “قیام” حضرت از کنار خانه خدا و کعبه ۳۱۳ ٬ نفر از یاران ایشان ٬ در کنار وی خواهند بود. اما بعد از قیام و اعلام آغاز “خروج” برای اقامه حکومت جهانی اسلامی ٬ ایشان منتظر می مانند که تعداد یاران و حلقه دوم اصحاب ٬ به ۱۰ هزار نفر برسد و آنگاه “خروج” خویش را از مکه برای فتح جهان ٬ آغاز میفرمایند. بنابراین ٬ “ظهور” در ماه رمضان با صیحه آسمانی اتفاق می افتد ٬ “قیام” در ماه محرم و روز عاشورا در کنار کعبه به همراه ۳۱۳ نفر از اصحاب خاص ٬ شروع می شود و “خروج” حرکت امام از مکه به سمت مدینه و کوفه بعد از جمع شدن ۱۰ هزار نفر از یاران ٬ اتفاق می افتد.
 
توضیح بیشتر اینکه: امام عصر ٬ بعد از ندای آسمانی در ماه رمضان ٬ ظهور ٬ می نمایند. در روایتی از امام رضا ٬ چنین نقل شده است:
ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا. [۱۹]
قائم در شب ۲۳ ماه رمضان به نامش، ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.
همچنین در کتاب التشریف بالمنن سید ابن طاووس به نقل از منابع اهل سنت، از امام علی، مضمون حدیث فوق، تاکید شده است:
إِذَا نَادَى مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَنَّ الْحَقَّ فِی آلِ مُحَمَّدٍ، فَعِنْدَ ذَلِکَ یَظْهَرُ الْمَهْدِی … . ‏[۲۰]
هنگامیکه ندادهنده (جبرئیل) از آسمان، ندا سر داد که حق با محمد و آل محمد است، در این هنگام، حضرت مهدی ظهور میفرمایند … .
در روایتی از ابوبصیر از امام جعفر صادق علیه السلام نیز نقل شده است: 
ویخرج القائم مما یسمع وهی صیحه جبرئیل علیه السلام. [۲۱]
وقتی ندای آسمانی را شنیده میشود، قائم ظهور میفرمایند و آن، صدای جبرئیل امین است
 
مضمون مطالب فوق، نیز طبق حدیث “توقیع شریف به آخرین نائب حضرت در عصر غیبت صغری، کاملا تایید میشود. چراکه طبق آخرین توقیع شریف امام عصر به نائب چهارم خویش، علی بن محمد السمری، عصر غیبت کبری، بعد از خروج سفیانی و ندای آسمانی، پایان می پذیرد. شیخ طوسی در کتاب الغیبۀ، چنین نقل میفرمایند:
… مَنْ یَدَّعِی الْمُشَاهَدَهَ [أَلَا فَمَنِ ادَّعَى الْمُشَاهَدَهَ] قَبْلَ خُرُوجِ السُّفْیَانِیِّ وَ الصَّیْحَهِ فَهُوَ کَذَّابٌ مُفْتَر … . [۲۲]
… هرکسی، قبل از خروج سفیانی و ندای آسمانی، ادعای ارتباط و نیابت خاص، داشته باشد، دروغگو،کذاب و افترازننده است … .
 
و امام عصر، بعد از ندای آسمانی و در فاصله بین ظهور و قیام، اندک فعالیت نیمه علنی دارند. در حدیثی از امام سجاد، بر این موضوع، اشاره شده است:
… فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْیَانِیُّ اخْتَفَى الْمَهْدِیُّ ثُمَّ یَخْرُجُ بَعْدَ ذَلِکَ. [۲۳]
… هنگامیکه سفیانی در ماه رجب خروج کرد، حضرت مهدی مخفی خواهند شد و سپس در ماه محرم، خروج و قیام خواهند فرمود.
 
و نیز از امام باقر در ضمن روایت معتبری نقل شده است:
… وَ یَبْعَثُ السُّفْیَانِیُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِینَهِ فَیَنْفَرُ الْمَهْدِیُّ مِنْهَا إِلَى مَکَّهَ فَیَبْلُغُ أَمِیرَ جَیْشِ السُّفْیَانِیِّ أَنَّ الْمَهْدِیَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَکَّهَ فَیَبْعَثُ جَیْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا یُدْرِکُهُ حَتَّى یَدْخُلَ مَکَّهَ خائِفاً یَتَرَقَّبُ عَلَى سُنَّهِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ … . [۲۴]
… و سفیانی سپاهی را به سوی مدینه می‌فرستد و امام مهدی ع از مدینه به مکه پناه می‌‌برد… به فرمانده سپاه سفیانی خبر می‌رسد که حضرت به مکه رفته است پس سپاه را به دنبال حضرت می‌فرستد اما به حضرت دست نمی‌یابند تا اینکه حضرت طبق سنت حضرت موسی نگران و مضطرب وارد مکه می‌شوند… .
 
بنابراین، این گونه روایات، نشان میدهد که حضرت بعد از ندای آسمانی و ماه رمضان، فعالیت های محدودی و نیمه علنی دارند و به همین خاطر است، که  لشکر سفیانی بعد از اطلاع از مکان حضرت و فعالیت های نیمه علنی وی، به قصد دستگیری و پایان دادن به حکومت حق، به سمت مدینه، گسیل میشوند.
و طبیعتا، در این مدت حدود چهار ماهه و فاصله بین ظهور و قیام، شیعیان، از طریق افرادی چون، یمانی و نفس زکیه به عنوان سفیران امام عصر با ایشان، در ارتباط خواهند بود. [۲۵] زیرا در روایات به فعالیت و دعوت یاران حضرت همچون نفس زکیه، در قبل از قیام امام در ماه محرم، تصریح شده است که پیام امام عصر را به جهانیان و شیعیان، می رسانند. از جمله، در حدیثی، به انتقال پیام نفس زکیه در ماه ذی الحجۀ و شهادت وی هنگام قرائت پیام امام عصر در مکه و کنار خانه خدا، کعبه، تصریح شده است:
… فیدعو رجلاً من اصحابه فیقول له: امض الی اهل مکه فقل: یا اهل مکه انا رسول فلان الیکم و هو یقول لکم: انا اهل بیت الرحمه و معدن الرساله و الخلافه… فاذا تکلم هذا الفتی بهذا الکلام اتوا الیه فذبحوه بین الرکن و المقام و هی النفس الزکیه… . [۲۶]
… امام مهدی، مردی از یارانش را فرامی‌خواند و می‌فرماید: به سوی اهل مکه برو و به آنان بگو: «ای مردم مکه! من فرستاده فلان هستم و پیام او چنین است: “ما خاندان رحمت و جایگاه رسالت و خلافت هستیم…”وقتی سخن این جوان تمام می‌شود، به او هجوم می‌آورند و او را در میان رکن و مقام سر می‌برند؛ و او همان نفس زکیه است… .
 
بنابراین، از این دسته احادیث، استنباط میشود که بعد از صیحه آسمانی و خروج سفیانی، امام عصر، مثل دوران غیبت صغری، نواب خاصی خواهند داشت که به عنوان نماینده به مکه می فرستند و پیام امام زمان را می رسانند. آنگاه بعد از ظهور و در حدود سه ماه و نیم بعد، قیام امام عصر در روز شنبه و دهم ماه محرم (عاشورا)،اتفاق می افتد:
… یقُومُ القائم فِییوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی علیه‌السلام، لَکَأَنِّی بِهِ فِی‏یوْمِ‏ السَّبْتِ‏ الْعَاشِرِ مِنَ‏ الْمُحَرَّمِ‏ قَائِماً بَینَ‏ الرُّکْنِ‏ وَ الْمَقَام‏ … . [۲۷]
… قائم (حضرت مهدى علیه‌السلام) در روز عاشورا که روز شهادت سید الشهدا علیه‌السلام است، قیام مى‏کنند. گویا در آن شنبه‏‌اى که عاشورا در آن واقع شود، او را می بینم. درحالى‏که بین رکن و مقام ایستاده است … .
پی نوشت ها:
[۱] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص ۲۱-۲۲
[۲] شیخ صدوق، کمال الدین، ج ۲، ص ۶۵۰
[۳] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص ۴۸-۴۹
[۴] شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج ۲ ، ص ۶۵۰
[۵] کورانی، الیمانیون قادمون، ص ۱۱۵-۱۱۶
[۶] نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۵۸
[۷] ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۱۲۹
[۸] نعمانی، الغیبۀ، ص۳۰۱
[۹] طوسی، الغیبۀ ص۴۳۵؛ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۵۶؛ نعمانی، الغیبۀ ،ص۲۸۲
[۱۰] صدوق،کمال الدین،ص۵۵۶
[۱۱] مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۳، ص ۳
[۱۲] شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه ،ج ۲ ، ص ۳۷۱
[۱۳] نعمانی،الغیبۀ،ص۲۶۲ و ۲۶۶؛طوسی،الغیبۀ،ص۴۵۲
[۱۴] طوسی،الغیبۀ،ص۴۳۵
[۱۵] نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۷۶
[۱۶] نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۶۶
[۱۷] مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۳
[۱۸] نعمانی، الغیبۀ ص ۲۸۲
[۱۹] شیخ طوسی، الغیبۀ، ص ۴۵۲
[۲۰] ابن طاووس، التشریف بالمنن، ص ۱۲۹
[۲۱] نعمانی،الغیبۀ،ص۳۰۱
[۲۲] شیخ طوسی، الغیبۀ، ص ۳۹۵
[۲۳] مجلسی، بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۱۳
[۲۴] نعمانی، الغیبۀ، ص۲۸۰٫ و مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۳۸
[۲۵] کورانی، الیمانیون قادمون، ص ۱۲۷
[۲۶] مجلسی، بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۷
[۲۷] شیخ مفید، الارشاد، ج ۲، ص ۳۷۹
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۱
خادم العسکریه(ع)
زمان قیام یمانی 
سال ظهور امام مهدی
بدون تردید، برای قیام یمانی، سال دقیق و مشخصی را نمی‌توان تعیین کرد؛ چراکه به دلیل پیوستگی این حادثه با ظهور امام مهدی علیه‌السلام، تعیین زمان برای آن به تعیین وقت برای ظهور امام مهدی علیه‌السلام خواهد انجامید. اما زمان این رخداد از برخی جهات به‌صورت مجمل، بیان‌شده است. در روایتی از امام باقر علیه‌السلام نقل‌شده است:
السُّفْیانِی وَ الْقَائِمُ فِی سَنَهٍ وَاحِدَه. [۱]
سفیانی و قائم هر دو در یک سال نمایان می‌شوند.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۰
خادم العسکریه(ع)
کشور یمن، مکان خروج یمانی
روایات متعددی، مکان قیام یمانی و محل پیدایش جنبش او را از منطقه یمن، دانسته‌اند. از جمله امام باقر علیه‌السلام در پاسخ این سؤال که قائم، چه زمانی قیام می‌کنند، فرمودند:
… و خروجُ السفیانیِّ من الشامِ والیمانیِّ من الیمن و خسفٌ بالبیداءِ. [۱]
… هنگام خروج سفیانی از شام و خروج یمانی از یمن و فرو رفتن [سپاه سفیانی] در سرزمین بیداء.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۹
خادم العسکریه(ع)


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۰
خادم العسکریه(ع)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۰
خادم العسکریه(ع)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۸
خادم العسکریه(ع)