هیئت محبین العسکریه قوچان

بایگانی
آخرین مطالب

متن مداحی شهادت حضرت مسلم ابن عقیل(ع)

شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۳۹ ب.ظ

این نان به نرخِ روز خورها تازگی ها
آهنگران را با خـدا تـر می شناسند

از چیـدمان سنگ ها بـر بام پیداست
پـر تـاب را از بـام بهتر می شناسند

از ضربِ شصتِ حـرمله تمجید کردند
این تیرها را خوب دیـگر می شناسند

کعبِ نِی­اش هر چند معروف است امّا
ایـن شهر را بـا بستنِ پَر می شناسند

از بـاغ های سبـزشـان تنـهای تنها
هر شاخه ای که خیزران تر می شناسند

بـا مردمِ بی معرفت هر چـه بخواهی
تـرفنـدِ جنـگِ نـا برابر می شناسند

وقـتِ شکستـن سینه و پـهلوست اَرحج
وقتِ بـریـدن بـازو و سر می شنـاسند

هـنـگامِ غـارت رو سری را می پسندند
در شـعـله هـا یغماگری را  می پسندند

تـا هست آقـا راهِ چاره زود برگرد
از ایـن مسیرِ پُر شراره زود بـرگرد

در آسمـانِ غیرت و مردی این شهر
حتی دریغ از یک ستاره، زود برگرد

انـگار می جوشد بـرای پیـشوازت
تیغ و سنان از هر کناره زود بـرگرد

تا پُر نکرده هلهله بـر اشکِ زینب
جای اذان را در مِنـاره زود برگرد

نـرخِ کنیز ایـن روزهـا بالا کشیده
نرخِ گلویِ شیر خـواره، زود بـرگرد

تـا از وِقـارِ دختـرانت کـم نکرده
زنجیـرهای بی قَـواره زود بـرگرد

ای وای از این چاکِ دهن هایی که باز است
از طعنه های بی شماره زود بـرگرد

لبهای خشکم را که بر هم دوخت شمشیر
هر لحظه گفتم بـا اشاره زود بـرگرد

بـا دستـهای بسته بـی سر بینِ مردم
افـتـادم از دارالامـاره زود بـرگرد

با ریـسمان روی زمین گاهی کشاندند
گاهـی هـم آویـزِ قناره زود بـرگرد

دروازه­ی کـوفـه ز پـا بـر دارِ غربت
می خوانم از رگ های پاره زود برگرد

شاعر : علیرضا شریف


اشعار واحد شور برای حضرت مسلم(ع) -( کوفه نیا، کوفیا خیلی بی دردن آقا )

کوفه نیا، کوفیا خیلی بی دردن آقا
کوفه نیا، که همه اینجا نامردن آقا
کوفه نیا، منتظر یه نبردن آقا
سینه سپر کردن، شمشیر و نیزه میسازن حسین
قصد قربت کردن، تا تو رو از پا بندازن حسین
هم قسم شدن که روی تن تو بتازن حسین
غریب آقا، ثارالله ثارالله کوفه نیا
کوفه نیا، رسم مهمون نوازیشون بده
کوفه نیا، نقشهی قتلو رقم زده
کوفه نیا، حرمله با سه شعبه اومده
رحمی به زینب کن، نبار جدایی غصه هاش بشه
اینجا نیا میترسم آخر زینب بی داداش بشه
گریه سهم شب و روز بارونیه چشماش بشه
غریب آقا، ثارالله ثارالله کوفه نیا
کوفه نیا، دنبال غارت خیمه هاتن
کوفه نیا، همشون چش به راه عزاتن
کوفه نیا، به فکر بستن آب به راتن
اگه میای شیرخوارتو نیار یا که سیرابش کن
مشک اضافی بردار و لبالب از آبش کن
روبروتو چهار هزار تا لشکر و حسابش کن
غریب آقا، ثارالله ثارالله کوفه نیا

شاعر : جابر عابدی


متن اشعار سینه زنی واحد برای شهادت حضرت مسلم(ع) با سبک حاج محمود کریمی -( منمو این سحر تار دل زار )

منمو این سحر تار دل زار
خدایا چه کنم در دل این شب شبه تب دار
پریشانمو حیرانمو گریانمو بیمار
خدایا چه کنم در دل این لحظه ی غم بار
چه سازم که نسوزد چه بجویم به که گویم
غم این سینه ی خونبار
پشیمانمو بالانمو سوزانمو بیدار
نه دستی که فشارم به کس خویش
نه یاری که بگویم غم این سینه پر ریش
چه سازم ، چه بجویم به که گویم
دل این شب ، شب تب دار
مگر سر بگذارم به همین شانه دیوار
بگیرم من از این مردم بی درد از این مردم نامرد از این قوم ستمکار
خدایا چه کنم وای چه کردم که پر از آهمو تشویق
پر از دردمو زخمیه دو صد نیش
نه راهی و نه چاره که من آوازه نمودم
حرمی را به سوی خویش به صحرا و بیابان و شنزار
به آن دشت پر از خار حرمی پر از گل یاس و شقایق
پر نیلوفر عاشق من و این غم من و این دل
دل بی تاب من و دیده ی خوناب
وشرمندگی از حضرت ارباب
از آن قافله سالار دلم سخت غمین است
دلم تنگ ترین است مبادا که بیایند
به شهر پر از ننگ ، به این شهر پر از سنگ پر کوچه ی پر خار ، منم زخم لبالب
شده از حالم امشب ، که امان از دل زینب که امان از دل زینب
پریشانم و گریانم حیرانم و بی چاره و آواره ام و امان از گل گهواره اگر سخت خرابم
اگر سینه کبابم همه شب تا به سحر فکر ربابم که در این جا همه جا همهمه افتاده در
این جا همه جا ولوله انداخت تا حرمله پرداخته یک نیزه نه یک تیر سه شعبه پی دیدار
تو کودک خوابیده در آغوش رباب است بگو این همه خواب است
بگو این همه کابوس منه خانه خراب است ، به گیسوی تو سوگند ، به این سینه در بند
ببین در همه جا سر هر کوچه و بازار حدیث تو و شرح رخ و چشم و قد و دستان علمدار
همان ساقی سردار ، همان صاحب تیغ و علم تو همان مشک بدوشه حرم تو سوگند مرا غصه زجا
کند ، منو این شب خونبار ، منو دیده ی بیدار ، منو شب زدلدار من و دار و من و دار و من و دار........


اشعار زمینه برای شهادت حضرت مسلم(ع) با سبک حاج محمود کریمی -( غم تو چشمام برا آقام دلم پر از خون )

غم تو چشمام برا آقام دلم پر از خون    آقا نیا آقا   آقا نیا آقا
عطش رو لبهام ، شده شبهام شام غریبون    آقا نیا آقا   آقا نیا آقا
دل گیرم برا حرم تو ، می گیرم عزای غم
تو ، میمیرم برا قد و بالای صاحب علم تو

آقا نیا آقا   آقا نیا آقا
کوفه همون کوفه نیست آقا نیا
کوفه دیگه بی حیاست آقا نیا
کوفه عوض شده ولی آقا نیا
کوچه همون کوچه هاست آقا نیا
غم تو چشمام .....
تیغ هاشون برای سر تو ، سنگها شون برا
نامه نوشتن همه کوفه ، برای دعوت آقا نیا
خواهر تو ، تیرهاشون برای گل.ی علی اصغر تو   آقا آقا نیا آقا
درها رو بستن ، تو دلاشون شکسته بیعت             آقا نیا آقا   آقا نیا آقا
سنگ ها روی خونه ها آقا نیا
دشته ی خون خنجرا آقا نیا
گرمه تو این شهر غم آقا نیا
بازار آهنگرا آقا نیا
غم تو چشمام ........


زمینه شب اول محرم از مظاهر کثیری نژاد -( با همه ی لحن خوش آواییم )

"با همه ی لحن خوش آواییم
در به در کو چه ی تنهاییم"
من پسر عم حسینم ولی
کوفه لگد مال شده آقاییم
دوره شدم تا ببینن حال تماشاییم
کسی بودم توی دام ناکس افتادم آقا!
جز با شمشیر نرسید هیچکی به فریادم آقا!
کاش که دستم می شکست نامه نمی دادم آقا!
شده به زیر لگد و سم اسب لبم پاره پاره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره
(کوفه نیا کوفه وفا نداره نداره نداره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره)
********

 

هجده هزار نفر واسه بیعتت
...و سی هزار نفر واسه کشتنت
نخلای کوفه همه نیزه شده
خلاصه اینکه واسه جون کندنت
همه جوره کوفه شده منتظر دیدنت
چه گناهی زده سر از منه بیچاره خدا!
شده مسلم پره غم مونده توی کار خدا
نمی دونم واسه تو چی ارمغان داره خدا
از دور و اطراف اومدن به جنگت پیاده سواره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره
(کوفه نیا کوفه وفا نداره نداره نداره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره)
********
تو رو که می کشن به بغض علی
جسارت آزاد می شه بی معطلی
ابن زیاد منتظره تو ولی
اسیر دست فتنه ی معقلی
کوفه بیای هم و غم همه می شه منجلی
کاش نباشه توی این راه بلا خواهر تو
کاش که جا بذاری تو مدینه انگشترتو
اینجا نامردا می خوان بلا بیارن سرتو
نیا نکن داغ دلم رو تازه دوباره دوباره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره
(کوفه نیا کوفه وفا نداره نداره نداره
کوفه کسی شرم و حیا نداره نداره نداره)

شاعر : مظاهر کثیری نژاد


متن سینه زنی شور شهادت حضرت مسلم (ع) شب اول محرم با سبک حاج حسین سیب سرخی -( منم سفیر عزیز زهرا )

منم سفیر عزیز زهرا
شدم به کوفه غریب وتنها
دلم شکسته ز بی وفائی
به روی دارم به عشق مولا
میا به کوفه میا به کوفه
ز مردمان این دیار
به گریه و تاب وتبم
به دست بسته دم به دم
فقط به فکر زینبم
نگاه  مردمش حسین
ز کینه ها لبالبه
تموم سنگ کوفیان
به انتظار زینبه
میا به کوفه میا به کوفه
میا به کوفه
شدم اسیرش
نداره رحمی
جوان و پیرش
خدا میدونه
دلم می لرزه
ز حرمله و سه شعبه تیرش
میا به کوفه میا به کوفه
ز حال و روز کوفیان
شنو ز من تو  روضه ها
چه رونقی گرفته است
دکان نیزه سازها
میان کوفه رسمیه
سراسرش رنج و محن
نمیدهند یه جرعه آب
به میهمان خویشتن
ز کودکی من اسیر عشقم
دخیل عشق امیر عشقم
خدای قلبم فقط حسینه
به روضه اون فقیر عشقم
غریب مادر غریب مادر
به روی نقشه دلم
یه سر زمین با صفاست
همون زمین کربلاست
که پایتخت قلب ماست
به نام نامی حسین
همیشه زیر پرچمم
من از تبار گریه و دیوونه محرمم


متن سینه زنی زمینه شهادت حضرت مسلم (ع) شب اول محرم با سبک حاج حسین سیب سرخی -( سفیر مولایم، اسیر غم هایم )

سفیر مولایم، اسیر غم هایم
میان کوفه خدا،  بی کس و تنهایم
مردم کوفه مهر و وفایی به دل ندارن واااای
به راه زینب با مشتی از سنگ چشم انتظارن واااای
دو دست من، بسته روی دارم
ز کینه ها، تشنه، جان سپارم
به یاد زینب، بی قرارم
میا میا کوفه ای حسین جان
به کوفه بشنیدم، ز حنجر و خنجر
یکی با خنده میگفت، ز غارت معجر
بگویمت من پسر عمو جان به آه و ناله واااای
جان عزیزت نیار به همرات طفل سه ساله واااای
دلهره ام، از قحطی آبه
 غصه ی دل، کودک ربابه
برای قافلت، دل کبابه
میا میا کوفه ای حسین
شده دگر وقت، عزای شاهنشاه
بزن به سینه بگو، امیری ثار الله
چشام میباره که از دوباره فصل غم اومد واااای
خدا میخونه تو عرش اعلا محرم اومد واااای
محرمت، دل غرق عزا شد
ببین حسین، دل وقف شما شد
 به عشقت، قلبم کربلا شد
میا میا کوفه ای حسین
شده دگر وقت، عزای شاهنشاه
بزن به سینه بگو، امیری ثار الله
چشام میباره که از دوباره فصل غم اومد واااای
خدا میخونه تو عرش اعلا محرم اومد واااای
محرمت، دل غرق عزا شد
ببین حسین، دل وقف شما شد
 به عشقت، قلبم کربلا شد
میا میا کوفه ای حسین جان


شعر شهادت حضرت مسلم(ع) -( کوفه را با تو حسین جان سر و پیمانی نیست )

کوفه را با تو حسین جان سر و پیمانی نیست
هرچه گشتم به خدا صحبت مهمانی نیست
به خدا نامه نوشتم به حضورت نرسید
آن چه مانده ست مرا غیره پشیمانی نیست
کارم این است که تا صبح فقط در بزنم
غربتی سخت تر از بی سر و سامانی نیست
جگرم تشنه ی آب و لبِ من تشنه ی توست
بین کوفه به خدا مثل ِ من عطشانی نیست
من از این وجه ِ شباهت به خودم میبالم
قابل سنگ زدن هر لب و دندانی نیست
من رویِ بام چرا؟ تو لبِ گودال چرا؟
دلِ من راضی از این شیوه یِ قربانی نیست
موی من را دم دروازه به میخی بستند
همچو زلفم به خدا زلف پریشانی نیست
زرهم رفت ولی پیرهنم دست نخورد
روزیِ مسلمت انگار که عریانی نیست
کاش میشد لبِ گودال نبیند زینب
بر بدن پیرُهَن ِ یوسفِ کنعانی نیست
سوخت عمامه ام امروز ولی دور و برم
دختر ِ سوخته یِ شام غریبانی نیست
هرچه شد باز زن و بچه کنارم نَبُوَد
که عبور از وسط شهر به آسانی نیست
دستِ سنگین، دلِ بی رحم، صفات اینهاست
کارشان جز زدن سنگ به پیشانی نیست
دخترم را بغلش کن به کنیزی نرود
چه بگویم که در این شهر مسلمانی نیست

شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان


دانلود سبک زمینه حضرت مسلم بن عقیل -( میون کوچه های غم دربه درم ، من غصه دار دلبرم )

(ده شب)
 میون کوچه های غم دربه درم ، من غصه دار دلبرم
فدایی عشق امام و رهبرم
آواره ی این وادی غربت شدم ، سفیر پور حیدرم
فدایی عشق امام و رهبرم
کوفه میا ای ماه عالم آرا ، کوفه میا به خون فرق مولا
کوفه میا قسم به اشک زهرا
آه و واویلا ، عزیز زهرا
******
دارالعماره گشته معراجم حسین ، ای به دو عالم نور عین
ای خاک کوی تو تمام عالمین
جان در رَهِ تو می دهم با افتخار ، ای روشنای نَیّرین
ای خاک کوی تو تمام عالمین
این مردمان اهل جفا و ننگند ، در راه دین منافق و دو رنگند
با تو حسین،همه به فکر جنگند
آه و واویلا ، عزیز زهرا
******
در کوچه های شهر غم جان بر لبم ، ای آفتاب مکتبم
من غصه دار حال و روز زینبم
زبانِ روزه با لبانِ تشنه ام ، در ذکر یارب یا ربم
من غصه دار حال و روز زینبم
این مردمان به تو وفا ندارند ، کاری به جز ظلم و جفا ندارند
شرم و حیا از مصطفی ندارند
آه و واویلا ، عزیز زهرا

 

شاعر : حاج امیر عباسی



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی