متن مداحی حضرت رقیه (س)

بابا منو ببر از خرابه ، بابا منو ببر از خرابه
خدا شاهده عمه منو راه میبره
پاهام زخمیه عمه منو راه میبره
چشام زخمیه عمه منو راه میبره
گوشام زخمیه عمه منو راه میبره
لبام زخمیه عمه منو راه میبره
کبوده دور چشم من ، آیینه ی زهرا منم
سوزشِ تازیونه ها ، مونس شب های تنم
با این که این جا با خنده ها دردسرم
دارن تو بازار معجر ما رو میخرن
اما نذاشتم که معجرم رو ببرن
بگو که کی تنت رو دریده
بگم تا کی موهامو کشیده
پاهام زخمیه عمه منو راه میبره
چشام زخمیه عمه منو راه میبره
با یاد زجر و نیمه شب
حال دلم خیلی بده
از اون شبی که منو زد
نفس من بند اومده
وقتی می گفتم چرا منو هِی میزنی
می گفت که جرمت دختر اون بی کفنی

متن مداحی شهادت حضرت رقیه (س) به سبک واحد با نوای مثیم مطیعی -( بیا و ببین دختر تو چه شبها که خوابش نبرده )

بیا و ببین دختر تو چه شبها که خوابش نبرده
چه شبها که جای ستاره
فقط زخم خود را شمرده
نوازش نشد جز به سیلی
که رنگی نمانده به رویش
کسی هم نزد بعد تو...آه
بجز شعله شانه به مویش
امان از یتیمی
امان از اسیری
قیامت شد و من
رسیدم به پیری
دل تنگم، آه ای بابا
بماند چه ها که ندیدم
بماند چه ها که شنیدم
چه گویم از این روی نیلی
چه گویم ز موی سپیدم
بگو مادرت را که من هم
کمی از غمش را کشیدم
که من ضرب دست عدو را
چشیدم چشیدم چشیدم
ببر با خود امشب
مرا هم از اینجا
ببر با خود آری
به دیدار زهرا
دل تنگم، آه ای بابا
خدایا به عشق و به سوز
غم مادران شهیدان
به صبر و به اشک و به آه
دل همسران شهیدان
که یک دم مگیر از دل ما
ره مهر و رسم وفا را
مبادا کسی بشکند آه
دل پاک آلاله ها را
که خون شهیدان به ما آبرو داد
که یاد شهیدان به دل رنگ و بو داد
یاحسین یابن الزهرا

شعر شهادت حضرت رقیه با سبک زمینه از حاج محمود کریمی -( طایر گلزار وحی حسین یا حسین )

طایر گلزار وحی حسین یا حسین
کجاست بال و پرت حسین یا حسین
که با سرت سر زدی بابا، بابا
به نازنین دخترت بابا، بابا
ز تندباد خزان بابا، بابا
شکفته تر می شوی بابا، بابا
می شنوم هم چنان بابا، بابا
بوی گل از حنجرت بابا، بابا
ببین اسیرم، پدر بابا، بابا
زعمر سیرم، پدر بابا، بابا
مرا به همره ببر بابا، بابا
به عصمت مادرت بابا، بابا
فتح قیامت منم بابا، بابا
سفیر شامت منم بابا، بابا
تویی حسین شهید بابا، بابا
منم پیام آورت بابا، بابا
خرابه شأن تو نیست بابا، بابا
نگویم اینجا بمان بابا، بابا
بیا مرا هم ببر بابا، بابا
مثل علی اصغرت بابا، بابا
پیکر رنجور من بابا، بابا
گرفته بود التیام بابا، بابا
اگر بغل می گرفت بابا، بابا
مرا علی اکبرت بابا، بابا
این همه زخمت که هست بابا، بابا
بر سر و روی و جبین بابا، بابا
نیزه و شمشیر و تیر بابا، بابا
چه کرده با پیکرت بابا، بابا

متن مداحی شهادت حضرت رقیه با سبک شور از حاج محمود کریمی -( شب شد صبح اومد ستاره ها رفتن )

شب شد صبح اومد ستاره ها رفتن
خورشید سر زد ماه من نیومد
اینجا دشمنا به خونه برگشتن
روحم پر زد ماه من نیومد
عمه بابام نیومده نیومده نیومده
وقتی سر زخمام وا میشه
تشنگی بی معنا میشه
دیگه برام فرق نداره
اگر که بارون بباره
سراغ من یه شب بیاد
منو ببر تو رو خدا
تو رو خدا تو رو خدا
مگه منو برده زیاد
چرا سراغم نمیاد
لباسهای پاره ی من
آبرومو داده به باد
وقتی دیدمت منو نگاه کردی
گفتی یپشم میخوای که برگردی
از این آدما خیلی دلم خونه
مثل حالم موهام پریشونه
شبا که پاهام خسته میشه
چشای من بسته میشه
آغوشمو باز می کنم
برای تو ناز می کنم
به خونمون خوش اومدی
پیر شدم نیومدی نیومدی نیومدی
تو بیداری خواب می بینم
تو رو تو مهتاب می بینم
روی یه نیزه بلند سرتو بی تاب می بینم
خواب می بینم خواب می بینم خواب می بینم
از تو آسمون ستاره می باره
خورشید خوابه رقیه بیداره
دیگه چشمامو رو هم نمیذارم
تا وقتی که تموم بشه کارم

متن مداحی شهادت حضرت رقیه با سبک زمینه از جواد مقدم -( از بس گرسنه خفتم رنگ زرخ پریده )

امشب به دامن من خورشید آرمیده
یا ماه آسمان ها در کلبه ام دمیده
دختر همیشه جایش آغوش گرم باباست
کس روی دست دختر رأس پدر ندیده
واویلا واویلا
از دل، چراغ گیرم از اشک، گل فشان
از زلف، مشک ریزم بابا زره رسیده
از بس که چون بزرگان بار فراق بردم
در سن خُردسالی سرو قدم خمیده
واویلا واویلا
بابا چه شد که امشب با سر به ما زدی سر
جسمت کدام نقطه در خاک و خون طپیده؟
هم کتف من سیاه است، هم روی من کبود است
هم فرق من شکسته، هم گوش من دریده
داغم به دل نشسته آهم زسر گذشته
چشمم براه مانده اشکم به رخ چکیده
از بس پیاده رفتم پایم زراه مانده
از بس گرسنه خفتم رنگ زرخ پریده
تو رفع تشنگی کن از اشک دیدۀ من
من بوسه می ستانم از حنجر بریده
واویلا واویلا
انگشت های عمّه بگرفته نقش گُلزخم
از بس نشسته و خار، از پای من کشیده
واویلا واویلا واویلا واویلا

اشعار شهادت حضرت رقیه با سبک زمینه از حاج رعنایی -( دارم از تازیونه روی بازوم نشونه )

یا رقیه
یا رقیه
یا رقیه مدد
دارم از تازیونه
روی بازوم نشونه
این موهای سپیدم
کار زخم زبونه
گر چه نور دو چشم یاسم
زینب شونه ی عباسم
بی تو خورده لگد احساسم
بابا
بابا
بابای رقیه
یادش بخیر بابایی
جام رو دست عموم بود
یادته صورت من
مثل ماه تموم بود
وقتی رفتی سفر بابایی
اینا گفتن کنیز مایی
هی میگفتم عمو کجایی
بابا
بابا
بابای رقیه
شام غربت سر اومد
تا بابام از در اومد
با سر از نیزه بابا
دیدن دختر اومد
زود رسیدم به پیری بابا
تو لباس اسیری بابا
مردم از سر به زیری بابا
بابا
بابا
بابای رقیه

متن مداحی شهادت حضرت رقیه با سبک واحد از حاج عبد الرضا هلالی -( آخ نفسم نزن یتیم و بی کسم )

آخ نفسم
نزن یتیم و بی کسم
دیگه لگد لازم نبود
همین سیلی بوده بسم
آخ پدرم
ببین کیه همسفرم
این زجر لعنتی که دست
برنمیداره از سرم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
آخ کمرم
شکسته بابا بال و پرم
اونقدر نزن تو صورتم
زیر چشام کرده ورم
در به درم
من از عموم بی خبرم
از رفتی که رفت برنگشت
دیگه آواره شد حرم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
باور نکن
منم نمیشه باورم
هیچی نمیپرسم ازت
تو هم نپرس از معجرم
آخ کمرم
شکسته بابا بال و پرم
اونقدر نزن تو صورتم
زیر چشام کرده ورم
آخ معجرم
ریختن همه روی سرم
خولی،سنان،حرمله،زجر
من که فقط یک نفرم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
آخ پیکرم
آخ دست و پای لاغرم
عمه همش بهم میگه
شدی شبیه مادرم
آخ مادرم
منم ناموس حیدرم
ببین چه طور حلقه زدن
نامحرما دور و برم
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
سخته برام
فقط همینو و السلام
بیشتر از این هر چی بگم
ختم کلام امون ز شام
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین
بابا حسین بابا حسین

اشعار شهادت حضرت رقیه با سبک واحد از عبدالرضا هلالی -( یه گل یاس خمیده برگ گلهاشو کی چیده )

یه گل یاس خمیده
برگ گلهاشو کی چیده
روی نیزه اسیری
سر باباشو میدیده
پهلو هاشو کی شیکسته
از زمونه شده خسته
با سر و روی برهنه
میدوید با دست بسته
روی خارای بیابون
زخمی میشه پای مجنون
سر بابش روی نیزه
تن باباش روی هامون
روی نی قرآن میخونه
بابای خوب و غریبش
میرسه تا آسمونا
ناله ی امن یجیبش
باباجون مهربونم
الهی دردت به جونم
رگ های سرت بابا جون
پر خون شده میدونم
بابا جون کدوم حرومی
رگاتو ز هم گسسته
چشای خمار عشقو
نکنی توباز و بسته
این جا جای گریه زاری
شادی میکنم برامون
توی این شبای غربت
یا حسین حسین نوامون

اشعار شهادت حضرت رقیه با سبک شور از عبدالرضا هلالی -( قسم به اشک حاجی )

قسم به اشک حاجی
به چادرای خاکی
قسم به اشک دیده
به یک سر بریده
قسم به جسم بی سر
به ناله های مادر
قسم به پای پر خون
قسم به قلب محزون
قسم به دست بسته
به ابرویی که شکسته
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا
قسم به گوش پاره
به غصه و شراره
قسم به روی نیلی
به ضربه های سیلی
قسم به مو کشیدن
تو نیمه شب دویدن
قسم به جون خسته
به دندون شکسته
به ضرب تازیانه
کبودی و نشانه
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا
قسم به اشک زینب
به ناله های هر شب
به کودک سه ساله
زخمی به رنگ لاله
قسم به ماه و مهتاب
به کودکان در خواب
به تشگی عابد
به حرمت خرابه
قسم به مرد با فضل
به عمو جون ابالفضل
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا
قسم به مهربونیت
به محملای خونی
به سینه های شاکی
به گیسوان خاکی
به زنجیرای بسته
به قامت شکسته
به غصه ها که بردیم
به سیلی ها که خوردیم
قسم به جسم صد چاک
قسم به قلب بی باک
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا
بابا بیا بابا بیا